تاریخ ارسال : ۹۹/۰۶/۱۶
گوش دادن به سکوت بیمار
نویسنده : دکتر سلمان اختر
میخواهم به موضوعی روزمره و مهم در کار بالینی اشاره کنم. این موضوع مربوط به مکث، در ارتباطات بیمار است. یک مکث که منعکس کننده «سکوت متفکرانه» است، مکثی است که طی آن بیمار اطلاعات را یا از درون دریافت میکند، یا از طریق تأمل برآنچه که روانکاو گفته است، مرتکب این مکث میشود، تا آنچه از روانکاوش شنیده است را دست نخورده نگاه دارد. این سکوت را نباید شکست.
مکث بعد از یک حرفِ ربط ( به عنوان مثال «…و»،«…یا»)، و پس از آن، تغییر موضوع دادن نشان دهنده اضطراب مرتبط با ادامه دادن خط فکری اصلی است. این مسئلهای بسیار قابل توجه است. به عنوان مثال، زمانی که بیمار میگوید: «میخواهم خانهام را بفروشم و …»، چند ثانیه مکث میکند و بعد از چیز دیگری صحبت میکند، روانکاو میتواند توجه بیمار را به ناتمام گذاشتن این جمله جلب کند. در چنین مواردی روانکاو میتواند حتی از او بخواهد که جای خالی را پر کند.
اساساً، مکثی که تفکر را در میانه راه رها میکند، حالتی تدافعی دارد. در مقابل، مکثی که مانند یک ویرگول پس از یک جمله کامل قرار میگیرد، و منجر به ادامه آن خط فکری میشود، هم نوعی از انواع مکثها است. در این جا دو مثال میآورم. مردی که از همسرش جدا شده است، با خودشیفتگی بسیار میگوید: «با این همه عطش من در برابر زنان، همان بهتر که ازدواج نکردهام!». پس از آن مکث میکند، و بعد اضافه میکند: «منظورم برای بار دوم است»(اشاره به اینکه او حتی اولین بار نیز واقعا ازدواج نکرده بود).
یک زن جوان افسرده میگوید: «گاهی به خودکشی فکر میکنم»، مکث میکند و میافزاید: «خوب، نه واقعا!». چنین سکوتهایی دفاعی نیستند؛ کلماتی که از پس آنها روانه میشوند، حالت تدافعی به خود میگیرند. در نتیجه، مداخله فنی مربوط به آنها ممکن است متضمن این باشد که چقدر برای بیمار دشوار است که آنچه را به تازگی آشکار کرده، مورد تأمل قرار دهد. تکرار میکنم که مکث از نوع متفکرانه نیازی به مداخله ندارد، مکث از نوع رها کردن جمله به صورت ناتمام است که به رویارویی و مواجهه نیاز دارد؛ و در آخر، مکثی که یک متمم اصلاحی برای فکر اصلی باشد، به تاکید همدلانه بر اهمیت احساسی آن فکر نیاز دارد.
منبع: گوش دادن روانکاوانه / مترجم: سوسن حاجی زاده
طرحی نو، برگزار کننده دوره های معتبر روانکاوی و رواندرمانی در کشور