تاریخ ارسال : ۹۹/۰۴/۲۳
طبقه بندی سازمان های شخصیت طبق نظریه اتو کرنبرگ
1- سازمان شخصیتی بهنجار
فرد با سازمان شخصیتی بهنجار قبل از همه مفهوم یکپارچه ای از خود و دیگران مهم زندگیش دارد که در مفهوم هویت او جذب شده است.این مفهوم شامل حس درونی منسجم از خود و رفتاری که منعکس کننده انسجام خود است. این حس منسجم از خود پایه عزت نفس، شادکامی، توانایی لذت بردن از روابط با دیگران و تعهد به کار و حس تداوم در طول زمان است. حس منسجم و یکپارچه از خود در تحقق توانایی ها، تمایلات و اهداف بلند مدت فرد نقش دارد. به همین ترتیب مفهوم یکپارچه و منسجم از دیگران در ارزیابی واقع بینانه دیگران شامل همدلی و مهارت اجتماعی نقش دارد و بنابراین در توانایی فرد برای تعامل و ارتباط موفق نقش ایفا می کند.فرد با سامان شخصیتی بهنجار توانایی تجربه طیفی از عواطف و احساسات پیچیده و تنظیم شده را بدون از دست دادن کنترل تکانه دارد. این وضعیت هم با هویت و هم با سطح مکانیسم های دفاعی فرد ارتباط دارد. از ویژگی های دیگر این سازمان شخصیت می توان به وجود یک نظام یکپارچه از ارزش های درونی شده نام برد.نظام پخته ارزش های درونی با ریشه های رشدی آن، در ارزش ها و منع های والدین به صورت غیر قابل انعطاف متصل نشده است بلکه نظامی پایدار، ویژه فرد و مستقل از روابط بیرونی با دیگران می باشد.
2-سازمان شخصیتی نوروتیک
این دسته از بیماران دارای هویتی یکپارچه هستند ( یعنی دارای حس منسجمی از خود و دیگران هستند). این دسته از افراد عموما از مکانیسم های دفاعی پخته و بالغانه ای استفاده می کنند که حول واپس زنی سازمان یافته است نه دوپاره سازی، یعنی این افراد در پس زدن افکار و احساسات موفق تر اند. دفاع های آنها بر خلاف دوپاره سازی در بیماران مرزی شامل بازنمودهای خود-همخوان (ego-syntonic) یکپارچه ای از خود و ابژه ها هستند که در یک کلیت پیچیده ترکیب شده اند. این کلیت پیچیده، خودپنداره ای منسجم و مجموعه واقع بینانه ای از بازنمودهای دیگران را ایجاد می کند که نوعی ثبات را فراهم می سازد که در سازمان شخصیتی مرزی دیده نمی شود. نمونه معمول این حالت، مکانیسم دفاعی واکنش واروونه است. فرد نوروتیکی که درباره پرخاشگری تعارض دارد ممکن است همراستا با حس غالب خود به عنوان یک فرد موذب عمل کند و در عین حال با مراجع قدرت متملق عمل کند در حالی که یک واحد دوگانه ابژه جداشده را به طور پیوسته واپس زنی می کند که در حس منسجم خود ادغام نشده است و شامل خود طغیان گری است که به صورت پرخاشگرانه، یک مرجع قدرت سادیستیک را به چالش می کشد. اختلالات شخصیت سطح نوروتیک شامل اختلال شخصیت هیستیریک، اختلال شخصیت وسواسی-جبری و اختلال شخصیت افسرده-آزارخواه می شود می باشند.
سازمان شخصیت مرزی
مشخصه بیماران دارای سازمان شخصیت مرزی ماهیت چندپاره هویت، استفاده از مکانیسم های دفاعی بدوی، واقعیت سنجی عموما سالم ولی شکننده، مختل بودن تنظیم عاطفی و تظاهر پرخاشگری جنسی، ارزش های درونی ناپیوسته و کیفیت ضعیف روابط با دیگران است. ساختار مرضی سازمان شخصیتی مرزی شامل فقدان یکپارچگی بخش های ابتدایی مثبت(آرمانی شده) و منفی(آزار رسان) از روابط ابژه اولیه است که در جریان تجربیات عاطفی شدید به صورت رسوب های حافظه ذخیره شده اند. این فقدان یکپارچگی درونی در سازمان شخصیتی مرزی، سندرمی به نام پراکندگی هویت را تشکیل می دهد که نقطه مقابل هویت طبیعی و حس طبیعی فرد از خود است. بیماران با سازمان شخصیتی مرزی هیجانات شدیدی بدوی را تجربه می کنند که به صورت درونی با یکدیگر مرتبط نیستند، بنابراین هرهیجانی که فرد در لحظه تجربه می کند، تجربه ذهنی بیمار را فرا می گیرد و به حس و برداشت کامل او از واقعیت تبدیل می شود و توانایی اورا برای ارزیابی شناختی صحیح موقعیت ها مختل می سازد. هرچند چنین بیماری از شناخت مرتبط با ذهن خودش در طوفان های عاطفی آگاه است، اما در ارزیابی موقعیت بیرونی عملکرد موثری ندارد. این موضوع صرفا به معنای کژتنظیمی عاطفی محسوب نمی شود، بلکه نوعی کژتنظیمی شناخت و عاطفه محسوب می شود. سطح مرزی سازمان شخصیت شامل اختلالات شخصیت اختصاصی است که در DSM5، وجود ندارد که شامل اختلال شخصیت هیپومانیک، اختلال شخصیت آزارخواه-آزارگر، اختلال شخصیت خودبیمارانگار و خودشیفتگی بدخیم(کرنبرگ و کالیگور 2005) می باشد.
منبع: رواندرمانی معطوف به انتقال برای اختلال شخصیت مرزی / نویسنده: فرانک یومانس – جاف کلارکین – اتو کرنبرگ ترجمه: دکتر فرزین رضاعی / انتشارات ارجمند